عاقبت
آزاد
قاضی از دزد می پرسه : برای چه همیشه از دیوار مردم بالا می روی ؟ دزد جواب می دهد: چه می دونم به این مردم بگو چرا در خانه هایشان همیشه بسته است ؟!!!!
قاضی از دزد می پرسه : آیا وقتی جیب این آقا رو می زدی هیچ نمی ترسیدی ؟ جیب بر گفت :چرا. آقای قاضی خیلی می ترسیدم و مرتب با خودم می گفتم نکنه چیزی توو جیبش نباشه! می گویند :توی یک اداره کارمندی فوت کرده بود یکی دیگر از کارمندان بلافاصله به رئیس اداره مراجعه کرد و گفت قربان اجازه می دهید فلان دوست من جای متوفی را اشغال کند ؟ رئیس گفت :این موضوع به خود او مربوط است و اینکه آیا تابوت و قبر به اندازه قامت او هست یا نه؟!!!!!
درباره وبلاگ به وبلاگ من خوش آمدید. وبلاگ من مو ضوع خاصی ندارد ضمن تشکر از دیدار شما عزیز میهمان امیدوارم مطالب وبلاگ مورد توجه و استفاده شما قرار بگیرد و از بیان نظرات خود در راستای بهبود آن دریغ نفرمائید. آخرین مطالب پيوندها
نويسندگان |
||
![]() |